خیلی سخته...
که مرهم درد دل آدم ها باشی اما تو
سینه ات یه بغض سنگین پنهان کرده باشی...
خیلی سخته...
که همیشه برای دیگران روی لبهات خنده
باشه اما غم و غصه موهات رو سفید کرده باشه...
خیلی سخته...
که برای همه پیام امید باشی اما از دست
روزگار خسته شده باشی...
مسیر زندگی یک طناب باریک است که
اگر نتوانید بین عقل و قلبتان تعادل برقرار کنید
سقوط شما حتمی است
خسته تر از آنی که خیانت کنم
تنهایم؛
تنها تر از آنی که عاشق شوم
نقطه ته خط...
یعنی رسیدن به آخر...
آخر خط، آخر صفحه ،آخر هرچیزی...
جرأتِ پایین گذاشتن مداد...
یعنی تو مردابی که واسه خودت ساختی دست و پا نزنی
یک نقطه بذاری ...
آخر همه چیو تمومش کنی...
بدون بغض...
بدون اشک...
تموم کردن مردونه واسه مردی که کمتر از
یک نقطه است...
خدایا چرا در این روزها باید در حسرت عشق و محبت باشیم ، عشقی که تو در وجود همه قرار دادی و
احساسی که همه بتوانند عاشق شوند !
خدایا نمیدانم میدانی دراین زمانه همه با احساس عشقی که به آنها دادی قلبها را میشکنند و خیانت میکنند !
خدایا نمیدانم میدانی که عشقی که تو آفریدی دیگر آن زیبایی و وفاداری را ندارد ؟
خدایا مگر عاشقان چه گناهی کرده اند که همیشه باید متهم ردیف اول باشند ، چرا باید به جای آن آدمهای
بی وفا ، عاشقان محکوم به حبس ابد باشند ؟
خدیا اگر بخواهم از حال و روز خویش بگویم ، باید در انتظار باران اشکهایت باشم ، تا بدانی عشقی که
آفریده ای و احساساتش به چه روزی افتاده ، مثل این است که برگ سبزی از شاخه اش بر روی زمین
افتاده و همه بر روی آن پا میگذارند و یک برگ خشکیده همچنان بر روی شاخه اش مانده . .
خدایا در این چند صباح باقی مانده از این زندگی بی محبت و پوچ ، هوای عاشقان را داشته باش . .
افسوس...
افسوس کسی نیست گذشته های پرملالم را از من بگیرد
واینده پراز شادی به قلبم هدیه بدهد
افسوس کسی نیست
تا بار فراق جدایی را از دوش من بردارد
وکوله باری از محبت خویش راجایگزین ان کند
افسوس کسی نیست
ازمن بخواهد که ناگفته های قلبم را که عمریست خاک خورده سینه ام شده برایش بازگو کنم
ودر پاسخ عشق بی پایانش را نثار قلب بیمارم کند
باغبان گفت بابت تنها گلت یک باغ گل میدهمت خندیدم و گفتم ای باغبان گر جهان را گل کنی ندهم حتی گلم را بو کنی...