اگه گريه بزاره مينويسم
کدوم لحظه تورو از من جدا کرد
نگو اصلا نفهميدي نگو نه
تو بودي اونکه دستامو رها کرد
خودت گفتي خداحافظ تموم شد
منو تو سهممون از عشق اين بود
خوده تو حرمته عشقو شکستي
بريدي اخره قصه همين بود
اگه مهلت بدي يادت ميارم
روزايي رو که بي تو عينه شب بود
تمومه سهمت از دنيا عزيزم
بزار يادت بيارم يک وجب بود
بهت دادم تمومه اسمونو
خودم ماهت شدم اروم بگيري
حالا ستاره ها دورت نشستن
منو ابري گذاشتي داري ميري
بيا برگرد ازين بن بسته بي عشق
بزار اين قصه اينجوري نباشه
اخه بذره جدايي رو چرا تو
چرا دستايه تو بايد بپاشه
خداحافظ نوشتن کاره من نيست
اخه خيلي باهات ناگفته دارم
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط طراحی سایت در تاریخ 1394/02/24 و 10:01 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام
سایت خیلی خوبی دارید خوشحال میشیم به زیباترین سایت از نظر ظاهر گرافیکی سر بزنید با تشکر منتظر شما هستیم پاسخ : سلام ممنون چشم سر میزنم |
درباره ما
باغبان گفت بابت تنها گلت یک باغ گل میدهمت خندیدم و گفتم ای باغبان گر جهان را گل کنی ندهم حتی گلم را بو کنی...
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت