آی آدم ها به من دل نبندید......
من دیگر توان این که مخاطب خاص کسی باشم را ندارم!
نگذارید با رفتار سرد و یخ زده ام شما را از خودم برنجام ....
قلب من به روی هر احساسی بسته است و رو ی ان حک کرده ام: عشق ممنوع !
دیگر حتی اگر خودم هم بخواهم نمی توانم کسی را دوست داشته باشم...
من نمی توانم اجازه دهم کسی مرا مخاطب خاص خود صدا کند...
من نمی خواهم در هیچ کجای این دنیا قلبی برایم بتپد و چشمی انتظارم را بکشد, چرا که رفتن را خوب یاد گرفته ام, من مسافر هیچکس نخواهم بود!!!
من آزرده ام نمی توانم کسی را عزیزدلم خطاب کنم...
احساسات من پژمرده است...
درست است که سنی ندارم اما دلم پیر شده است...
در قلب من قفل است و کلیدش سالهاست که گم شده است...
می دانم که در ذهنتبه دنبال کشف کلیدی برای بازگشایی ان میگردی اما این را بدان قلب من هَـــــــــــــــرز نیست که با هر کلیدی باز شود پس برو سراغ
زندگیت چرا که صبر کردن برای من مثل صبر کردن بالای سر جنازه ایست که دکتر جواز دفن را صادر کرده است اما بستگانش هنوز امید به برگشتنش
دارند...
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ؟؟؟؟؟؟ در تاریخ 1392/11/11 و 13:56 دقیقه ارسال شده است | |||
وبتون زیباست / به ما هم سر بزنید خوشحال میشیم پاسخ : ممنون بازم به مهمون سر بزنین |
درباره ما
باغبان گفت بابت تنها گلت یک باغ گل میدهمت خندیدم و گفتم ای باغبان گر جهان را گل کنی ندهم حتی گلم را بو کنی...
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت