loading...
دفتر خاطرات
fateme بازدید : 60 یکشنبه 08 تیر 1393 نظرات (1)

دیگر دیر است!
خیلی دیر...
برای انکه یادت بیفتد دوستم داری...
دیر است برای عاشق بودن...
دیگر دیر است!
حالا با خاطراتت بیش از حضورت خو گرفته ام...
دیر یعنی حالا
که آرامم بی تو...

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط amorous در تاریخ 1393/04/09 و 17:54 دقیقه ارسال شده است


پنهان شده ام

زیر پیراهن بی خیالی

در قالب یک انسان شاد و محکم

اشکی ندارد برای تنهایی هایش...

پنهان شده ام

پس لبخند هایی که کش می آید تا ناکجا

ولی عمقشان

به پشت لب هم نمی رسد...

پنهان شده ام

پشت تقویم هایی

که جرات نمی کنند به شمارش روزها

شاید که فرو ریزد خرابه های مانده ام...

من خسته ام

از لب هایی که هر چه می خندد

غم لانه کرده توی نگاه را حریف نمی شود...

من خسته ام

از دست هایی

که همیشه خدا سرد است...
پاسخ : ممنون شعر زیبایی بود


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
باغبان گفت بابت تنها گلت یک باغ گل میدهمت خندیدم و گفتم ای باغبان گر جهان را گل کنی ندهم حتی گلم را بو کنی...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 114
  • کل نظرات : 108
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 46
  • باردید دیروز : 36
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 198
  • بازدید ماه : 358
  • بازدید سال : 1,806
  • بازدید کلی : 25,098