چه لحظه درد آوريه
اون لحظه که ميپرسه : خوبي ؟
بغض تو گلوت ميپيچه
5خط تايپ ميکني ، ولي به جاي ارسال
همه رو پاک مي کني و مي نويسي :
خوبم مرسي تو خوبي ؟
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط محمد در تاریخ 1393/04/10 و 11:48 دقیقه ارسال شده است | |||
وبلاگ خیلی قشنگی داری دوست عزیز |
این نظر توسط scorpion در تاریخ 1393/04/09 و 21:55 دقیقه ارسال شده است | |||
درسته فقط تو یه پست نظر میذارم اما همه وبت عالیه
پاسخ : ممنون |
این نظر توسط دانیال در تاریخ 1393/04/09 و 21:47 دقیقه ارسال شده است | |||
وبلاگ خیلی خوبی داری |
این نظر توسط بانوی ایرانی در تاریخ 1393/04/09 و 18:32 دقیقه ارسال شده است | |||
بسیار زیبا نوشتید پاسخ : ممنون |
این نظر توسط amorous در تاریخ 1393/04/09 و 18:31 دقیقه ارسال شده است | |||
چه معادله ی نابرابری
وقتی که من برای دیدنت چشمهایم را می بندم تو برای ندیدنم |
این نظر توسط amorous در تاریخ 1393/04/09 و 18:12 دقیقه ارسال شده است | |||
فراموش کردن خیلی سخته ولی از اونم سخت تر منتظر موندنه ولی از این دوتا سخت تر اینه که ندونی باید منتظر باشی یا فراموش کنی... |
این نظر توسط pj در تاریخ 1393/04/09 و 17:42 دقیقه ارسال شده است | |||
مرسی قشنگ نوشته بودین . پاسخ : نظر لطفته |
درباره ما
باغبان گفت بابت تنها گلت یک باغ گل میدهمت خندیدم و گفتم ای باغبان گر جهان را گل کنی ندهم حتی گلم را بو کنی...
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت